فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا شبکه خبر ۲ صدا و سیما هک شد؟ + فیلم «عیسی بخشی» آخرین بازمانده بخشی‌های کرمانج خراسان شمالی درگذشت + علت فوت صداوسیما یکی از بهترین‌هایش را از دست داد فیلم‌‌های سینمایی امروز تلویزیون (جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) «لالایی» در شبکه نمایش خانگی | عمو پورنگ بازیگر شد سریال جدید «رخنه» درباره امنیتی‌ترین عملیات نفوذ + زمان پخش ماجرای عجیب آهنگ «تنهاترین عاشق» که به نام فریدون فروغی دست‌به‌دست می‌شود! + فیلم چرا تکرار «پایتخت ۶» پخش نمی‌شود؟ روایت پردیس پورعابدینی از سکانس ملاقات شرعی با شهاب حسینی در «گناه فرشته» + فیلم برگزاری گردهمایی کارشناسان روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سراسر کشور در مشهد مقدس بازیگر فیلم سینمایی «اخراجی‌ها ۲»: روش تدریس تام‌کروز در «تاپ‌گان» متعلق به یک خلبان ایرانی است خانه انیمیشن UP در دنیای واقعی + فیلم و عکس معاون وزیر فرهنگ: سابقه ایران و عراق در حوزه فرهنگ و ارتباطات درخشان است درباره زنده یاد حسن حامد، نمایشنامه نویس و کارگردان فقید مشهدی| خاموشی در اوج درخشش کاش سریال بود! | درباره «مست عشق»، فیلم مهم حسن فتحی بازدید هیأت رسانه‌ای ایران از مؤسسه العلمین عراق + تصاویر ویژه‌برنامه «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق (ع) + زمان پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون برای تعطیلات آخر هفته (۱۳، ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان
سرخط خبرها

نگاهی به کتاب «زیر تیغ ستاره جبار» اثر هِدا مارگولیوس کووالی| کشنده‌تر از مرگ

  • کد خبر: ۱۲۰۷۸۱
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۳
نگاهی به کتاب «زیر تیغ ستاره جبار» اثر هِدا مارگولیوس کووالی| کشنده‌تر از مرگ
کتاب «زیر تیغ ستاره جبار»، خودزندگی‌نامه‌نوشت است که تجربه زیسته هِدا مارگولیوس کووالی را در سال‌های ا ۱۹۴۱ تا ۱۹۶۸ بیان می‌کند.

قاسمی| شهرآرانیوز؛ مرگ و زندگی مثل دو مار زخمی لابه‌لای سطر‌های «زیر تیغ ستاره جبار» در هم پیچ می‌خورند و پیش می‌روند و در جایی روی بخشی از زندگی چنبره می‌زنند که زنده بودن هیچ برتری نسبت به مرگ ندارند.

 

نگاهی به کتاب «زیر تیغ ستاره جبار» اثر هِدا مارگولیوس کووالی

کتاب «زیر تیغ ستاره جبار»، خودزندگی‌نامه‌نوشت است که تجربه زیسته هِدا مارگولیوس کووالی را در دوران سیاسی خاص بیان می‌کند؛ زنی اهل پراگ که سالیان دراز با پا‌های لرزان روی خطی میان مرگ و زندگی قدم برمی‌دارد.

زندگی ترسناک هدا از همان روز در سال ۱۹۴۱ بعد از اشغال کشور چک به‌دست نازی‌ها آغاز می‌شود. آن روز که با دستی پنجه‌شده از ترس و نگرانی چمدان را برمی‌دارد و همراه پدر و مادر سالخورده‌اش به‌دنبال سرنوشتی نامعلوم به‌سمت ایستگاه راه‌آهن می‌رود؛ جایی که یهودیان سرگردان و نگران که احتمالا از همان لحظه خود را در اردوگاه‌های کار اجباری تصور می‌کردند، همچون اجسادی متحرک به‌سختی از کنار هم عبور می‌کنند.

روایتی از یک زندگی مرگ‌آور

زندگی در پراگ پس از فرار از اردوگاه، کشنده‌تر از مرگ است. هدا یکی از میلیون‌ها نفری است که با هر دشواری و مشقتی زنده می‌ماند، اما شکیبایی‌اش برای سرنگونی رژیم انسان‌ستیز هیتلر زیر سایه نظام کمونیستی به ناامیدی محض بدل می‌شود.

هدا و هم‌وطنانش بعد از گذار از دوران نازی‌ها به عصری جدید پا می‌گذارند. عصری که چکسلواکی زیر سایه کمونیست و تحت نظارت و دخالت مستقیم اتحاد جماهیر شوروری و استالین قرار گرفته است. دورانی که بی‌اعتمادی آدم‌ها به یکدیگر یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های آن است.

مشتی از خروار بازی‌های سیاسی نازی‌ها

در اوایل همین دوران، زمانی که هنوز شوروی چهره واقعی‌اش را به اهالی چکسلواکی نشان نداده بود، هدا ازدواج می‌کند. همسرش از قضا سرسخت‌ترین کسان بود که با شعار‌های برابری همگانی به ایده‌ها و آرمان‌های حزب سوسیالیستی علاقه‌مند شده بود و به آن جامعه آرمانی باور داشت. او همیشه مشغول کار بود، نطق‌های پرشوری ایراد می‌کرد و کسی بود که اطرافیانش به دعوت او به حزب می‌آمدند.

کسی که در همین حزب دادگاهی و با اعراف اجباری اعدام شد تا رد و نشانه‌ای دیگر از ترس و مرگ را در زندگی هدا باقی بگذارد. نشان‌دادن بازی‌های سیاسی در حزب کمونیست بخشی از توانمندی نویسنده و آگاهی او از جزئیات را نمایان می‌کند. سیاست بازی‌هایی که مشتی از خروار سیاست نازی‌هاست.

روایتی ساده، اما پرکشش

«زیر تیغ ستاره جبار» مخاطبش را در مسیر روایی ساده‌ای می‌اندازد. این مسیر در زندگی‌نامه‌ها کمی خطرناک است، زیرا این نوع آثار از جاذبه‌هایی، چون تخیل و داستان‌پردازی محروم‌اند. با وجود این، روایت ساده، اما جذاب این کتاب توانایی آن را دارد که مخاطب را تا پایان راه بکشاند. یک دلیلش اطلاعات دقیقی است که نویسنده بدون اصرار به تسلط تکنیک‌های داستانی به مخاطب می‌دهد و قدرت تصویرسازی او را از مکان‌های مختلف بالا می‌برد و موفق می‌شود تصویری از پراگ آن زمان، کوچه و خیابان‌ها، خانه‌ها و حتی پل معروف آن شهر را در ذهن خواننده به یادگار بگذارد؛ تصویر‌هایی آلوده به غبار تنهایی و ناامیدی که حس هم‌ذات‌پنداری مخاطب را با راوی دوچندان می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->